بررسی مفهوم عدالت در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و آرا افلاطون و ارسطو
دوره 3، شماره 8، 1402، صفحات 1 - 10
1 استادیار و عضو هیئتعلمی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ساری، ایران
2 دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ساری، ایران.
چکیده :
عدالت آموزشی همواره کانون توجه متخصصان تعلیم و تربیت بوده است. رشد نظریات فلسفی و آموزشی جدید نیز، به امکان تحقق بیشتر عدالت آموزشی کمک کرده است، بر این اساس؛ هدف اصلی این پژوهش بررسی مؤلفه تحقق عدالت در سند تحول بنیادین نظام آموزشوپرورش ایران و همچنین دیدگاه و آرا تربیتی فیلسوفان افلاطون و معلم اول ارسطو است. برای دستیابی به این هدف از روش مروری سیستماتیک بهره گرفته شد. در یافتههای حاصل از این پژوهش به نظر میرسد که سند تحول بنیادین آموزشوپرورش در تحقق عدالت دارای چالشهایی است. این چالشها از یکسو به ماهیت رویکرد آرمانگرایی و از سوی دیگر، به نگاه محدود ایدئولوژیک به عدالت برمیگردد. به نظر میرسد تحقق عدالت در سند تحول بنیادین آموزشوپرورش نیازمند واکاوی بیشتر دارد. آنچه که به نظر قابل واکاوی بیشتر است و باعث شده که این پژوهش مکتوب شود این است که سند تحول بر اساس چشماندازی ایدئالیستی نگاشته شده است و ازاینجهت قرابت بسیار نزدیکی به تفسیر افلاطون از عدالت دارد بهطوریکه افلاطون برای عدالت، مدینه فاضلهای را ترسیم میکند که حاکم آن فیلسوف پادشاه است. از دیدگاه وی عدالت باید هم در درون فرد و هم در جامعهایجاد شود؛ و اما ارسطو، عدالت را اعطای حق به سزاوار آن میداند و آن را فضیلتی میداند که بهموجب آن باید به هرکسی آنچه را که حق و استحقاق اوست داد. فضیلت هر چیز در حد وسط است و این حد نیز حدی طبیعی است و طبیعت، خود نابرابر تلقی میشود و عدالت دنباله همین نابرابریها است. ارسطو بهجای آنکه مانند افلاطون از عدل تعریف کلى ارائه دهد، میکوشد تا با دقت علمی بیشتری انواع آن را برشمارد و این ناشى از روش تجربى و استقرایی وى و پرهیز از کلینگری است. این پژوهش به بررسی بیشتر این مفهوم در سند تحول بنیادین و همچنین بررسی آرا تربیتی افلاطون و ارسطو میپردازد.
عدالت آموزشی همواره کانون توجه متخصصان تعلیم و تربیت بوده است. رشد نظریات فلسفی و آموزشی جدید نیز، به امکان تحقق بیشتر عدالت آموزشی کمک کرده است، بر این اساس؛ هدف اصلی این پژوهش بررسی مؤلفه تحقق عدالت در سند تحول بنیادین نظام آموزشوپرورش ایران و همچنین دیدگاه و آرا تربیتی فیلسوفان افلاطون و معلم اول ارسطو است. برای دستیابی به این هدف از روش مروری سیستماتیک بهره گرفته شد. در یافتههای حاصل از این پژوهش به نظر میرسد که سند تحول بنیادین آموزشوپرورش در تحقق عدالت دارای چالشهایی است. این چالشها از یکسو به ماهیت رویکرد آرمانگرایی و از سوی دیگر، به نگاه محدود ایدئولوژیک به عدالت برمیگردد. به نظر میرسد تحقق عدالت در سند تحول بنیادین آموزشوپرورش نیازمند واکاوی بیشتر دارد. آنچه که به نظر قابل واکاوی بیشتر است و باعث شده که این پژوهش مکتوب شود این است که سند تحول بر اساس چشماندازی ایدئالیستی نگاشته شده است و ازاینجهت قرابت بسیار نزدیکی به تفسیر افلاطون از عدالت دارد بهطوریکه افلاطون برای عدالت، مدینه فاضلهای را ترسیم میکند که حاکم آن فیلسوف پادشاه است. از دیدگاه وی عدالت باید هم در درون فرد و هم در جامعهایجاد شود؛ و اما ارسطو، عدالت را اعطای حق به سزاوار آن میداند و آن را فضیلتی میداند که بهموجب آن باید به هرکسی آنچه را که حق و استحقاق اوست داد. فضیلت هر چیز در حد وسط است و این حد نیز حدی طبیعی است و طبیعت، خود نابرابر تلقی میشود و عدالت دنباله همین نابرابریها است. ارسطو بهجای آنکه مانند افلاطون از عدل تعریف کلى ارائه دهد، میکوشد تا با دقت علمی بیشتری انواع آن را برشمارد و این ناشى از روش تجربى و استقرایی وى و پرهیز از کلینگری است. این پژوهش به بررسی بیشتر این مفهوم در سند تحول بنیادین و همچنین بررسی آرا تربیتی افلاطون و ارسطو میپردازد.
کلمات کلیدی :
عدالت آموزش و پرورش رویکردها، سند، تحول، افلاطون، ارسطو
عدالت آموزش و پرورش رویکردها، سند، تحول، افلاطون، ارسطو